جدول جو
جدول جو

معنی ابن فضلان - جستجوی لغت در جدول جو

ابن فضلان
(اِ نُ فَ)
احمد بن فضلان بن راشدبن حماد. یکی از فقهاء. او بزمان مقتدر خلیفۀ عباسی از جانب خلیفه با جماعتی از جمله سوسن رسی از بغداد از راه خراسان و بخارا و خوارزم برسالت نزد پادشاه بلغار رفته و در 12 محرم 310 ه. ق. بدانجا رسیده اند، و او از این سفر سفرنامه ای کرده و مسعودی و اصطخری و یاقوت از آن اقتباس کرده اند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ رِضْ)
علی بن رضوان بن علی بن جعفر مصری، مکنی به ابوالحسن. در آغاز صناعت تنجیم می ورزید و بر راه می نشست و از فال و زایجه ارتزاق میکرد. سپس منطق و طب آموخت و در هیچیک براعتی به دست نکرد و کتبی نیز دارد که بر پایه و اساس علمی و متین نیست معهذا در نزد عامۀ عصر خویش شهرتی داشته است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ بُ)
ابوالحسن مختار بن حسن بن عبدون بن سعدون بن بطلان. طبیب مسیحی بغدادی در قرن پنجم هجری. سال ولادت او معلوم نیست. ابن بطلان سفری به حلب واز آنجا بانطاکیه و مصر کرده و در فسطاط مصر با علی بن رضوان طبیب بمناظره پرداخته. و در سال 446 ه. ق. سالی که وبا در قسطنطنیه بود به آنجا رفته است. مهمترین کتب او تقویم الصحه است که به زبان لاتینی و آلمانی منتشر گردیده. ابوالفرج صاحب کتاب مختصر تاریخ الدول، گوید که در سال 444 از اتعاب سفرها فرسوده گردید و در صومعۀ انطاکیه منزوی شد و بدانجا درگذشت
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ سَ)
قاضی زین الدین عمر بن سهلان ساوی. فیلسوف ایرانی در قرن ششم هجری. تولد او در ساوه بود و چندی در آنجا بقضا اشتغال داشت پس از آن کتاب خانه او به ساوه بسوخت و او به نیشابور هجرت کرد وبه استنساخ کتاب شفا معاش میگذاشت و از آن کتاب سالی یک نسخت می کرد و بصد دینار میفروخت. از تصنیفات اوبصائرالنصیریه در منطق معروف است که بنام نصیرالدین ابوالقاسم محمود بن مظفر وزیر سلطان سنجر کرده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ)
یکی از ولات آل بویه. او در 406 ه. ق. بر آل بویه طغیان کرد و حکومت قزوین تقاضا میکرد و در نواحی ری بغارت و راهزنی پرداخت و از فلک المعالی منوچهر بن قابوس برای جنگ با مجدالدولۀ دیلمی مدد خواست و او با مجدالدوله و مادرش چند بار به محاربه پرداخت و به آخر مجدالدوله در 407 حکمرانی اصفهان بدو داد و غائلۀ او رفع شد
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ ؟)
ابوعلی حسن بن علی بن فضال تیملی بن ربیعه بن بکر، مولی تیم الله بن ثعلبه. از خواص اصحاب ابوالحسن الرضا علیه السلام. او راست: کتاب التفسیر. کتاب الابتداء و المبتداء. کتاب الطب. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
ابن علی بن فضل بن هبه الله بن برکه، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به جمال الدین و معروف به ابن فضلان (او را واثق نیز نامیده اند) از فقهای شافعی و مردی ادیب و شاعر و محدث و اهل مناظره و جدل و مدرس نظامیۀ بغداد و بریده دست بود زیرا از شتر بر زمین افتاد و دستش شکست و آن را بریدند. تولد و مرگش به سالهای 517 و 595 هجری قمری بود.
لغت نامه دهخدا